جدول جو
جدول جو

معنی پاکی جستن - جستجوی لغت در جدول جو

پاکی جستن
(نَ)
تطهﱡر
لغت نامه دهخدا
پاکی جستن
تطهیر
تصویری از پاکی جستن
تصویر پاکی جستن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از یاری جستن
تصویر یاری جستن
کمک خواستن، مدد خواستن، استفاده کردن، یاری خواستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیشی جستن
تصویر پیشی جستن
پیش افتادن، جلو افتادن، پیشی گرفتن، تلاش کردن برای پیش افتادن
فرهنگ فارسی عمید
(هََ مَ / هََ)
تقدم جستن. پیشی گرفتن. مقدم شدن. سبقت گرفتن خواستن. پیش افتادن
لغت نامه دهخدا
(تَزْ کَ دَ)
استصواب. استشارت. نظر خواستن. مشورت خواستن. طلب اظهار نظر:
چو دارا در آن داوری رای جست
دل رایزن بود در رای سست.
نظامی.
، اظهار نظر کردن. اظهار عقیده کردن. بیان نظریه و عقیده کردن:
خلاف رای سلطان رای جستن
بخون خویش باشد دست شستن.
سعدی
لغت نامه دهخدا
تصویری از پیشی جستن
تصویر پیشی جستن
مقدم شدن، پیش افتادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رای جستن
تصویر رای جستن
مشورت خواستن، طلب اظهار نظر
فرهنگ لغت هوشیار
اقتدا کردن، پیروی کردن، تبعیت کردن، تقلید کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد